تهدیدات امنیت سایبری به طور فزاینده ای پیچیده و متعدد هستند. برای مقابله با این چالش ها، صنعت به یادگیری ماشین (ML) به عنوان ابزاری برای شناسایی و پاسخ به تهدیدات سایبری روی آورده است. این مقاله به بررسی پنج مدل کلیدی ML میپردازد که بر تشخیص تهدید امنیت سایبری تأثیر میگذارند و کاربردها و اثربخشی آنها در حفاظت از داراییهای دیجیتال را بررسی میکند.
کاربردهای یادگیری ماشینی در امنیت سایبری
قبل از بررسی مدلهای خاص، مهم است که کاربردهای گسترده ML در امنیت سایبری را درک کنید:
- تشخیص نفوذ شبکه: الگوریتمهای ML الگوهای ترافیک شبکه را تجزیه و تحلیل میکنند تا فعالیت مشکوکی را شناسایی کنند که ممکن است نشاندهنده حمله یا تلاش برای نقض در حال انجام باشد. این رویکرد با شناسایی تهدیدهای جدید و در حال تحول فراتر از سیستم های مبتنی بر قوانین سنتی است.
- شناسایی و طبقه بندی بدافزار: مدل های ML می توانند بدافزار را با تجزیه و تحلیل ساختارهای کد، الگوهای رفتاری و ویژگی های فایل شناسایی کنند. این رویکرد به ویژه در برابر بدافزار چند شکلی که کد خود را برای فرار از تشخیص تغییر می دهد، مؤثر است.
- تشخیص فیشینگ و هرزنامه: تکنیک های ML محتوای ایمیل، اطلاعات فرستنده و لینک های تعبیه شده را برای شناسایی تلاش های احتمالی فیشینگ و هرزنامه تجزیه و تحلیل می کنند و از کاربران در برابر حملات مهندسی اجتماعی محافظت می کنند.
- تحلیل رفتار کاربر و نهاد (UEBA): الگوریتمهای ML خطوط پایه رفتار عادی کاربر را ایجاد میکنند و ناهنجاریهایی را شناسایی میکنند که میتواند تهدیدهای داخلی یا حسابهای در معرض خطر را نشان دهد.
- هوش تهدید و پیش بینی: با تجزیه و تحلیل مقادیر زیادی از داده ها از منابع مختلف، ML می تواند به پیش بینی تهدیدات احتمالی آینده و بردارهای حمله کمک کند و به سازمان ها اجازه می دهد تا به طور فعال دفاع خود را تقویت کنند.
- پاسخ خودکار حوادث: سیستم های مبتنی بر ML می توانند اقدامات پاسخ اولیه را به تهدیدهای شناسایی شده خودکار کنند، در نتیجه زمان پاسخ را کاهش داده و آسیب احتمالی را به حداقل برسانند.
اکنون بیایید پنج مدل ML را که در خط مقدم این برنامه های کاربردی امنیت سایبری قرار دارند، بررسی کنیم.
1. جنگل های تصادفی
جنگلهای تصادفی یک روش یادگیری مجموعهای هستند که درختهای تصمیمگیری متعددی را میسازد و کلاسی را ایجاد میکند که حالت کلاسها (طبقهبندی) یا میانگین پیشبینی (رگرسیون) درختان منفرد است.
در امنیت سایبری، جنگل های تصادفی برای تشخیص نفوذ شبکه و طبقه بندی بدافزارها موثر هستند. توانایی آنها در مدیریت داده های با ابعاد بالا آنها را برای تجزیه و تحلیل بسیاری از ویژگی های موجود در نمونه های ترافیک شبکه یا بدافزار مفید می کند. به عنوان مثال، آنها می توانند به طور موثر رفتار شبکه عادی را از غیرعادی با در نظر گرفتن ویژگی های مختلف ترافیک به طور همزمان تشخیص دهند.
جنگلهای تصادفی همچنین رتبهبندی اهمیت ویژگیها را ارائه میکنند، که میتواند به تحلیلگران امنیتی کمک کند تا بفهمند کدام عوامل برای شناسایی تهدیدها مهم هستند. این تفسیرپذیری در زمینهای ارزشمند است که درک استدلال پشت تشخیص اغلب به اندازه خود تشخیص مهم است.
شرکتهایی مانند Exabeam از جنگلهای تصادفی در راهحلهای تحلیل رفتار کاربر و نهاد (UEBA) خود استفاده کردهاند که زمان تشخیص تهدید و نرخهای مثبت کاذب را در مقایسه با سیستمهای مبتنی بر قوانین سنتی کاهش میدهد.
2. شبکه های عصبی عمیق (DNN)
شبکههای عصبی عمیق، شبکههای عصبی پیچیده با لایههای پنهان متعدد بین لایههای ورودی و خروجی هستند. آنها در یادگیری نمایش سلسله مراتبی داده ها عالی هستند و آنها را به ابزارهای مفیدی در امنیت سایبری تبدیل می کنند.
هنگام شناسایی بدافزارها، DNNها میتوانند توالی بایتهای خام یا کد جداشده را برای شناسایی بدافزار تجزیه و تحلیل کنند، حتی اگر یک نوع بدافزار قبلاً دیده نشده باشد. این قابلیت در مبارزه با ماهیت همیشه در حال تغییر تهدیدات بدافزار مهم است. DNN ها همچنین می توانند برای تشخیص ناهنجاری شبکه اعمال شوند، جایی که می توانند الگوهای ظریفی را در ترافیک شبکه شناسایی کنند که می تواند نشان دهنده حمله در حال انجام باشد.
اثربخشی DNN ها در امنیت سایبری با استفاده مایکروسافت از این مدل ها در محافظت از تهدید پیشرفته Windows Defender نشان داده شده است. این ادغام تشخیص تهدیدهای جدید و نوظهور را بهبود بخشیده است، از جمله حملات بدافزار بدون فایلی که روشهای سنتی مبتنی بر امضا اغلب از دست میدهند.
3. شبکه های عصبی مکرر (RNN)
شبکههای عصبی مکرر برای کار با دادههای متوالی طراحی شدهاند و به ویژه در امنیت سایبری برای تجزیه و تحلیل دادههای سری زمانی مانند ترافیک شبکه یا دنبالهای از اقدامات کاربر مفید هستند.
RNN ها در شناسایی الگوهای ترافیک شبکه در طول زمان موثر هستند، که برای شناسایی ارتباطات فرمان و کنترل (C&C) در بدافزار یا شناسایی تهدیدهای پایدار پیشرفته (APT) که در دوره های طولانی پخش می شوند، مفید است. آنها همچنین می توانند برای تجزیه و تحلیل دنباله ای از اقدامات کاربر مورد استفاده قرار گیرند و به شناسایی رفتار غیرعادی که ممکن است نشان دهنده یک تهدید داخلی یا حساب کاربری در معرض خطر باشد کمک کنند.
شرکتهای امنیت سایبری مانند Darktrace RNNها را در سیستمهای تشخیص تهدید خود ادغام کردهاند و به آنها اجازه میدهند تهدیدات جدید را بدون تکیه بر قوانین یا امضاهای از پیش تعریفشده شناسایی کنند. این رویکرد در شناسایی تهدیدهایی که ابزارهای امنیتی سنتی را دور میزنند، مؤثر بوده است.
4. ماشینهای بردار پشتیبانی (SVM)
ماشینهای بردار پشتیبان مدلهای یادگیری تحت نظارت هستند که در وظایف طبقهبندی باینری برتری دارند و آنها را به ابزارهای ارزشمندی در امنیت سایبری برای تمایز بین فعالیتهای بدخیم و مخرب تبدیل میکنند.
SVM ها به ویژه در شناسایی ایمیل های اسپم و فیشینگ موثر هستند، جایی که می توانند ایمیل ها را بر اساس چندین ویژگی از جمله محتوا، اطلاعات فرستنده و ویژگی های ساختاری طبقه بندی کنند. آنها همچنین برای شناسایی URL های مخرب، یک بردار رایج برای حملات فیشینگ و توزیع بدافزار مفید هستند.
بسیاری از ارائه دهندگان ایمیل و شرکت های امنیت سایبری از SVM ها به عنوان بخشی از سیستم های تشخیص تهدید خود استفاده می کنند و توانایی آن ها را برای فیلتر کردن محتوای مخرب قبل از رسیدن به کاربران نهایی بهبود می بخشند.
5. الگوریتم های خوشه بندی (به عنوان مثال K-means)
الگوریتم های خوشه بندی، مانند K-means، تکنیک های یادگیری بدون نظارت هستند که نقاط داده مشابه را با هم گروه بندی می کنند. در امنیت سایبری، این الگوریتمها برای شناسایی ناهنجاریها و گروهبندی انواع مشابه تهدیدات با هم ارزشمند هستند.
خوشهبندی را میتوان برای گروهبندی انواع مشابه بدافزارها با هم استفاده کرد و به تحلیلگران کمک میکند تا روابط بین خانوادههای مختلف بدافزار را درک کنند و احتمالاً انواع جدیدی را کشف کنند. همچنین در تجزیه و تحلیل رفتار شبکه موثر است، جایی که میتواند گروههایی از دستگاههایی را که رفتار غیرعادی مشابهی از خود نشان میدهند شناسایی کند، که به طور بالقوه نشاندهنده عفونت باتنت است.
محققان با موفقیت از الگوریتمهای خوشهبندی مانند K-means برای شناسایی باتنتها با گروهبندی جریانهای شبکه با ویژگیهای مشابه استفاده کردهاند که پتانسیل این تکنیکها را برای شناسایی فعالیتهای شبکه مخرب ناشناخته قبلی نشان میدهد.
چالش ها و چشم اندازهای آینده
اگرچه این مدلهای ML در امنیت سایبری امیدوارکننده هستند، اما چالشها همچنان وجود دارد. اینها شامل نیاز به مقادیر زیادی از داده های آموزشی با کیفیت بالا، خطر حملات خصمانه به خود مدل های ML و دشواری توضیح تصمیمات مدل خاص در زمینه های امنیتی پرمخاطره است.
در آینده، میتوان انتظار داشت که در زمینههایی مانند هوش مصنوعی قابل توضیح، مدلهای ML قابل تفسیرتر، سیستمهای پاسخ خودکار قادر به عمل بر روی تهدیدات در زمان واقعی، و تکنیکهای بهبودیافته برای تشخیص حملات روز صفر، پیشرفتهایی داشته باشیم. ادغام ML با سایر فناوریها مانند بلاک چین و محاسبات کوانتومی نیز میتواند فرصتهای جدیدی را در امنیت سایبری ایجاد کند.
نتیجه گیری
یادگیری ماشینی تشخیص تهدیدات امنیت سایبری را تغییر میدهد و دفاع پیشگیرانهتر و تطبیقی در برابر تهدیدات سایبری در حال تکامل را ممکن میسازد. از جنگلهای تصادفی گرفته تا شبکههای عصبی عمیق، این مدلهای ML توانایی ما را برای محافظت از داراییهای دیجیتال در صنایع مختلف بهبود میبخشند. با این حال، مهم است که به خاطر داشته باشید که ML یک راه حل کامل نیست، بلکه ابزاری است که زمانی که به عنوان بخشی از یک استراتژی امنیتی کلی استفاده می شود، مؤثرتر است. با ادامه تکامل این حوزه، ترکیب یادگیری ماشین و امنیت سایبری نقش مهمی در شکل دادن به آینده امنیت دیجیتال ایفا خواهد کرد.