Artem Rodichevm مدیر عامل و بنیانگذار Ex-human – سری مصاحبه


آرتم رودیچف موسس و مدیر عامل شرکت است انسان سابق، شرکتی که بر ساخت شخصیت های هوش مصنوعی همدل برای مکالمات جذاب متمرکز است. آرتم قبل از تأسیس Ex-human، از سال 2017 تا 2021 رئیس هوش مصنوعی در Replika بود، جایی که او توسعه یکی از محبوب‌ترین چت‌بات‌های انگلیسی زبان را رهبری کرد و تعداد کاربران آن را به 10 میلیون نفر در ایالات متحده افزایش داد.

شما چندین سال را به عنوان رئیس هوش مصنوعی در Replika گذراندید و یکی از محبوب ترین هوش مصنوعی مکالمه را ساختید. چه چیزی الهام بخش شما برای ترک و یافتن Ex-human بود، و تجربه شما در Replika چگونه بر دیدگاه شما برای Ex-human تأثیر گذاشت؟

در طول مدتی که در Replika بودم، این فرصت را داشتم تا به شکل‌گیری یک هوش مصنوعی مکالمه‌ای کمک کنم که در میان میلیون‌ها کاربر طنین‌انداز شد، که به من بینش عمیقی در مورد نحوه ارتباط مردم با فناوری در سطح احساسی داد. هر چقدر هم که ارزشمند بود، همیشه احساس می‌کردم پتانسیل بیشتری برای هوش مصنوعی فراتر از چیزی که می‌سازیم وجود دارد. من فرصتی را دیدم تا پتانسیل هوش مصنوعی را در چندین بخش و موارد استفاده گسترش دهم.

در Replika، تمرکز در درجه اول بر روی ایجاد یک هوش مصنوعی همراه بود، اما من شروع کردم به تصور اینکه چگونه هوش مصنوعی محاوره‌ای می‌تواند در برنامه‌های مختلف ادغام شود، و تعاملات شخصی و از نظر احساسی هوشمند برای طیف گسترده‌ای از موارد استفاده – از سرگرمی گرفته تا سازمانی- ارائه دهد. این تحقق، جرقه ایده Ex-Human را برانگیخت، جایی که هدف ما توسعه فناوری هوش مصنوعی است که نه تنها همراهی را فراهم می کند، بلکه تجربیات نوآورانه ای را برای مشاغل و مصرف کنندگان به طور یکسان ایجاد می کند.

Ex-Human از میل به پیش بردن مرزهای هوش مصنوعی به وجود آمد و آن را تطبیق پذیرتر، جذاب تر کرد و قادر به تغییر نحوه تعامل مردم با شخصیت های دیجیتال در صنایع مختلف شد.

انسان سابق از آواتارهای هوش مصنوعی برای تعامل با میلیون ها کاربر استفاده می کند. آیا می توانید توضیح دهید که چگونه آواتارهای هوش مصنوعی شما به گونه ای طراحی شده اند که همدلانه و پاسخگو باشند؟

ما زمان زیادی را صرف اصلاح نحوه تعامل شخصیت‌های هوش مصنوعی با کاربران کرده‌ایم، تا اطمینان حاصل کنیم که آنها نه تنها واکنش‌پذیر هستند، بلکه واقعاً به لحن احساسی مکالمه پاسخ می‌دهند. یکی از راه‌هایی که ما این کار را انجام می‌دهیم آموزش مدل‌هایمان بر روی میلیون‌ها مکالمه دامنه باز است و به آن‌ها اجازه می‌دهیم تا یاد بگیرند که چگونه به شیوه‌ای که طبیعی و از نظر احساسی آگاه هستند، مشارکت کنند.

هدف ایجاد احساس درک و شنیدن کاربران است. این شخصیت ها فقط برای ارائه پاسخ برنامه ریزی نشده اند. آنها برای تقویت تعاملات معتبر طراحی شده اند. آنها نشانه‌های احساسی ظریف را دریافت می‌کنند و به روش‌هایی پاسخ می‌دهند که شبیه انسان و آرامش باشد. به همین دلیل است که کاربران ما زمان قابل توجهی را صرف تعامل با آنها می کنند.

فراتر از متن، آواتارهای ما قادر به تعامل چند وجهی هستند. آنها می توانند با صدا پاسخ دهند، تصاویر متنی و حتی ویدیو ارسال کنند که لایه ای از غنا و عمق را به مکالمات می بخشد. این تنوع از سبک های تعاملی به کاربران کمک می کند تا بیشتر در تجربه غوطه ور شوند و آنها را قادر می سازد داستان های کاملی را با شخصیت های هوش مصنوعی بسازند. در پایان روز، هدف ما ایجاد هوش مصنوعی است که فراتر از تعاملات استاندارد است و تجربه‌ای عمیقاً جذاب و از نظر احساسی هوشمند به کاربران ارائه می‌کند که آنها را به بازگشت نگه می‌دارد.

چگونه داده ها از پلت فرم B2C شما جمع آوری می شود botify.ai بر آموزش و توسعه مدل های هوش مصنوعی شما تأثیر می گذارد؟

با میلیون‌ها کاربر که با طیف گسترده‌ای از شخصیت‌ها در پلتفرم ما گفتگو می‌کنند، می‌توانیم حجم عظیمی از داده‌های تعامل در دنیای واقعی را جمع‌آوری کنیم. این به ما کمک می کند تا نه تنها نحوه ارتباط کاربران را درک کنیم، بلکه چه چیزی این تعاملات را از نظر احساسی معنادار می کند.

با تجزیه و تحلیل این داده ها، می توانیم مدل های خود را به گونه ای تنظیم کنیم که پاسخگوتر و همدلانه تر باشند. این یک چرخه پیوسته است: تعاملات کاربر بینش‌هایی را ارائه می‌دهد و به ما امکان می‌دهد هوش مصنوعی را تنظیم و تکامل دهیم. این رویکرد به ما اجازه می دهد تا جریان گفتگو، لحن و هوش هیجانی کلی آواتارهای خود را بهبود بخشیم.

در اصل، پلت فرم B2C ما نوعی محل آزمایش بلادرنگ است. داده‌هایی که جمع‌آوری می‌کنیم به ما این امکان را می‌دهد که دائماً هوش مصنوعی خود را برای برآورده کردن انتظارات کاربر تطبیق دهیم، و این پیشرفت‌ها مستقیماً بر نحوه توسعه راه‌حل‌های B2B خود نیز تأثیر می‌گذارند. به این ترتیب است که ما اطمینان حاصل می کنیم که هوش مصنوعی ما نه تنها در تعاملاتش پیشرفته، بلکه عمیقاً انسانی باقی می ماند.

چگونه Ex-human از حریم خصوصی داده ها و عملکردهای اخلاقی هوش مصنوعی اطمینان حاصل می کند در حالی که از مقادیر زیادی از داده های کاربر برای اهداف آموزشی استفاده می کند؟

حریم خصوصی داده ها و شیوه های اخلاقی هوش مصنوعی اولویت های اصلی ما هستند، به ویژه با توجه به حجم داده های کاربر که با آنها کار می کنیم. اول از همه، ما اطمینان می‌دهیم که همه داده‌ها قبل از استفاده برای آموزش یا تجزیه و تحلیل، ناشناس هستند. این بدان معناست که شناسه‌های شخصی حذف می‌شوند، بنابراین داده‌ها را نمی‌توان به تک تک کاربران ردیابی کرد و از حریم خصوصی آنها در طول فرآیند محافظت می‌شود.

ما همچنین پروتکل های سختگیرانه ای برای رسیدگی به داده ها داریم. داده‌های کاربران هرگز بدون رضایت آنها مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، و ما در مورد نحوه جمع‌آوری و استفاده از داده‌ها کاملاً شفاف هستیم. به‌علاوه، ما به‌طور منظم رویه‌های خود را بازبینی می‌کنیم تا با قوانین در حال توسعه حفاظت از داده‌ها و دستورالعمل‌های اخلاقی مطابقت داشته باشیم.

وقتی صحبت از آموزش هوش مصنوعی به میان می‌آید، تاکید زیادی بر این داریم که مدل‌های ما به شیوه‌ای مسئولانه و بی‌طرفانه رفتار کنند. با نظارت و آزمایش مداوم هوش مصنوعی خود، از بروز هرگونه سوگیری ناخواسته در تعاملات خود جلوگیری می کنیم. این ترکیبی از حفاظت از حریم خصوصی و توسعه هوش مصنوعی اخلاقی تضمین می‌کند که ما می‌توانیم هوش مصنوعی هوش هیجانی و پاسخگو را بدون به خطر انداختن اعتماد یا امنیت کاربر ارائه کنیم.

آواتارهای انسان سابق نسبت به پلتفرم هایی مانند اینستاگرام درگیر کاربران به طور قابل توجهی بالاتری دارند. کلید دستیابی به چنین سطوح بالایی از تعامل با کاربر چیست؟

نکته کلیدی در پاسخگویی احساسی نهفته است – این چیزی است که باعث می‌شود کاربران برگردند و زمان بیشتری را صرف تعامل با آواتارهای ما کنند.

عامل دیگر سطح سفارشی سازی و شخصی سازی است که ما ارائه می دهیم. کاربران می توانند انواع مختلفی از شخصیت های هوش مصنوعی را ایجاد کنند و با آنها تعامل داشته باشند که هر کدام شخصیت و سبک منحصر به فرد خود را دارند. خواه چت با یک شخصیت خیالی باشد یا ایجاد یک آواتار کاملاً سفارشی، کاربران احساس می‌کنند بیشتر درگیر این تجربه هستند و به آن متصل می‌شوند و آن را بسیار جذاب‌تر از پیمایش صرف در محتوا در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی می‌کند.

علاوه بر این، تمرکز ما بر تعاملات چندوجهی، جایی که آواتارها با متن، تصاویر، صدا و حتی ویدیو پاسخ می‌دهند، به تجربه همه‌جانبه می‌افزاید. این باعث می‌شود که کاربران به‌جای مصرف منفعلانه محتوا، احساس کنند فعالانه در روایتی که با آنها سازگار است و رشد می‌کند، مشارکت دارند. همه این عناصر با هم به سطوح بالاتر تعاملی که در مقایسه با پلتفرم های رسانه های اجتماعی می بینیم کمک می کنند.

شما با شرکت هایی مانند Grindr شراکت ایجاد کرده اید. کسب‌وکارها چگونه از یکپارچه‌سازی هوش مصنوعی سابق انسان سود می‌برند و چه نتایج قابل اندازه‌گیری دیده‌اند؟

ما به کسب‌وکارها اجازه می‌دهیم تجارب کاربر شخصی‌شده و جذاب‌تری را ارائه دهند. فناوری ما آنها را قادر می سازد تا شخصیت هایی بسازند که کاربران را در گفتگوهای متفکرانه و طبیعی درگیر کند. به عنوان مثال، در مورد Grindr، ما ویژگی‌هایی مانند یک بال‌من هوش مصنوعی را معرفی کرده‌ایم که به کاربران کمک می‌کند پروفایل‌های خود را بهبود بخشند و یک همراه مجازی برای تمرین مکالمات دوستیابی. این ویژگی‌ها نه تنها پلتفرم را جذاب‌تر می‌کنند، بلکه ارزش عملی را برای کاربران فراهم می‌کنند.

از نظر نتایج قابل اندازه گیری، شرکت ها پس از ادغام راه حل های هوش مصنوعی ما، بهبودهایی را در تعامل و حفظ کاربر مشاهده کرده اند. این نشان می‌دهد که چگونه شخصیت‌های مبتنی بر هوش مصنوعی می‌توانند با ایجاد ارتباطات عمیق‌تر با کاربران، ارزش واقعی به کسب‌وکارها اضافه کنند.

تعامل مبتنی بر هوش مصنوعی شما در مقایسه با روش های بازاریابی سنتی از نظر حفظ و تبدیل مشتری چگونه است؟

ما می توانیم چیزی بسیار فراگیرتر و شخصی تر ارائه دهیم. بازاریابی سنتی اغلب بر جلب توجه کوتاه‌مدت یا ارائه پیام‌های ثابت تمرکز می‌کند، اما پلتفرم ما حول تجربیات مستمر ساخته شده است – که امکان تعامل عمیق‌تر را در طول زمان فراهم می‌کند.

آنچه واقعاً ما را متمایز می کند سطح تعامل است. به طور متوسط، کاربران بیش از 60 دقیقه در روز را با آواتارهای ما می گذرانند، و کاربران پولی ما برای مدت طولانی تری درگیر هستند و صدها پیام را رد و بدل می کنند. ترکیبی از قابلیت‌های چندوجهی تجربه بسیار جذاب‌تری را ایجاد می‌کند، شبیه به یک نتفلیکس مبتنی بر هوش مصنوعی، که در آن کاربران بخشی از داستان می‌شوند. این فراتر از آن چیزی است که بازاریابی سنتی می تواند به دست آورد.

آینده آواتارهای هوش مصنوعی و انسان های دیجیتالی که صنایعی مانند خدمات مشتری، مراقبت های بهداشتی یا سرگرمی را متحول می کنند، چگونه می بینید؟

در خدمات مشتری، آن‌ها می‌توانند در عین حفظ سطح بالایی از سازگاری، پرس‌و‌جوهای روتین را کارآمدتر رسیدگی کنند و عوامل انسانی را آزاد کنند تا روی مسائل پیچیده‌تر تمرکز کنند. این ترکیب اتوماسیون و پشتیبانی شخصی می تواند زمان پاسخگویی و رضایت کلی مشتری را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد.

در مراقبت‌های بهداشتی، آواتارهای هوش مصنوعی می‌توانند به حمایت از سلامت روان کمک کنند، همراهی یا حتی مربیگری را ارائه دهند، به‌ویژه در سناریوهایی که متخصصان انسانی ضعیف هستند. آنها همچنین می توانند برای هدایت بیماران در فرآیندهای اداری مورد استفاده قرار گیرند، و مراقبت های بهداشتی را برای افرادی که ممکن است در غیر این صورت از درخواست کمک اجتناب کنند، در دسترس تر و کمتر ترسناک تر می کنند.

در سرگرمی، امکانات حتی گسترده تر است. آواتارهای هوش مصنوعی می‌توانند انواع کاملاً جدیدی از محتوای تعاملی ایجاد کنند و به کاربران این امکان را می‌دهند که مستقیماً با شخصیت‌ها به روش‌هایی درگیر شوند که رسانه‌های سنتی نمی‌توانند ارائه دهند. چه یک بازی، یک کنسرت مجازی یا حتی اینفلوئنسرهای دیجیتالی باشد، هوش مصنوعی می‌تواند تجربیات منحصربه‌فردی ایجاد کند که بر اساس اولویت‌های فردی طراحی شده است و جریان‌های درآمد جدیدی را برای صنعت باز می‌کند.

چه درس های کلیدی از انتقال خود از رئیس هوش مصنوعی در Replika به تأسیس و گسترش شرکت خود آموخته اید؟

یک درس کلیدی که من در این شیفت یاد گرفتم این است که نقش به طرز چشمگیری تغییر می کند. به‌عنوان یک مهندس، می‌توانم عمیقاً در چالش‌های فنی غوطه‌ور شوم و بر حل مسئله تمرکز کنم، اما به‌عنوان یک بنیان‌گذار، دامنه به طور قابل توجهی گسترش می‌یابد. ناگهان، شما فقط فناوری نمی‌سازید، بلکه تیم‌هایی را نیز مدیریت می‌کنید، با سرمایه‌گذاران کار می‌کنید، تصمیم‌های استراتژیک می‌گیرید و رشد شرکت را در چندین جبهه تضمین می‌کنید.

سخت ترین قسمت حرکت از یک طرز فکر عملی و فنی به ذهنیتی بود که مستلزم جابجایی مداوم بین نقش ها و مسئولیت های مختلف است. این کمتر در مورد حل یک مشکل خاص است و بیشتر در مورد مدیریت همه چیز به طور همزمان، همه در حالی که چشم انداز کلی را در نظر داشته باشید. این دیدگاه گسترده‌تر برای رشد انسان سابق و هدایت چشم‌انداز کارآفرینی ضروری بوده است.

با تشکر از شما برای مصاحبه عالی، خوانندگانی که مایل به کسب اطلاعات بیشتر هستند باید از آن بازدید کنند انسان سابق.



منبع:unite.ai

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *