شخصی سازی به سنگ بنای تمام تجربیات آنلاین تبدیل شده است. در قلب هر کمپین بازاریابی بزرگ، ارتباط انسانی است. حتی در دنیای آنلاین مزمن ما، مصرف کنندگان (شاید بیش از هر زمان دیگری) انتظار دارند که در سطح فردی شناخته شوند. چه فیدهای رسانه های اجتماعی باشد و چه برندهایی که از آنها خرید می کنند، مخاطبان محتوای متناسب با علایق، رفتارها و حتی نیازهای آنها را پیش بینی می کنند.
از قضا، برندها و بازاریابان برای ایجاد ارتباط عمیقتر و شخصیسازی انسانی به ماشینها، بهویژه هوش مصنوعی روی میآورند. در سالهای اخیر، هوش مصنوعی تغییرات دگرگونی را به همراه داشته است، و نه فقط توانایی کمک به بازاریابان برای کار سریعتر و کارآمدتر. امروزه، ابرقدرت واقعی در قابلیتهای هوش مصنوعی، بازاریابان را از کارهای پیش پا افتاده و تکراری رها میکند تا بتوانند بیشتر بر روی ابتکارات برندی تمرکز کنند که سوزن را به حرکت در میآورد، از جمله ایجاد انقلابی در تجربه مشتری با شخصیسازی بیشتر. با این حال، همانطور که تجارب مبتنی بر هوش مصنوعی به تکامل و افزایش پذیرش ادامه میدهند، بسیاری از بازاریابان تعجب میکنند: آیا ماشینها واقعا میتوانند خلاقیت و هوش هیجانی خالقان انسان را تکرار کنند؟
پاسخ در درک بازاریابان نهفته است که چگونه کارایی مبتنی بر هوش مصنوعی و نظارت انسانی را برای حفظ یکپارچگی برند و در عین حال تضمین تجربههای شخصیشده و با کیفیت بالا برای مخاطبان خود متعادل کنند. با انجام این کار، بازاریابان نه تنها می توانند صدای برند و خلاقیت انسانی را در یک بازار رقابتی که مستلزم تمایز است، تقویت کنند، بلکه وفاداری قوی تر به برند را تقویت کنند و نرخ تعامل و تبدیل را برای کسب و کار خود افزایش دهند.
وضعیت هوش مصنوعی برای تجربیات دیجیتال
پتانسیل هوش مصنوعی برای ایجاد تجربیات دیجیتال بسیار گسترده است و هنوز در حال تکامل است. امروزه ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی می توانند اهرمی را به کار گیرند پردازش زبان طبیعی و تولید برای ایجاد کپی قانع کننده، پشتیبانی از بهینه سازی محتوا و سئو، و حتی تولید تصاویر بصری و ایجاد ویدئو. با این حال، برای استفاده موفقیتآمیز از این قابلیتها و در عین حال حفظ ثبات و صدای برند، بازاریابان باید محدودیتهای فعلی هوش مصنوعی را نیز درک کنند.
در حالی که هوش مصنوعی می تواند محتوا و حتی تجربیات کامل بر اساس داده ها تولید کند، فاقد عمق خلاقانه و احساسی واقعی است که انسان ها برای داستان گویی به ارمغان می آورند. نمیتواند روایتهایی را با همان تفاوتهای ظریف، درک فرهنگی یا غریزهای که یک بازاریاب ممکن است داشته باشد، بسازد. علاوه بر این، ابزارهای هوش مصنوعی فقط به اندازه داده هایی که بر اساس آنها آموزش دیده اند قوی هستند. بنابراین، اگر دادههای آموزشی حاوی سوگیریها یا نادرستیهای غیرمنتظره باشد، این موارد در نهایت میتواند در تجربیاتی که ایجاد میکند منعکس شود و منجر به مشکلات مربوط به ثبات و اعتبار برند شود.
این محدودیتها باعث شده بسیاری از برندها از هوش مصنوعی فقط برای کارهای اساسی مانند خودکارسازی ایمیل یا پستهای اجتماعی استفاده کنند. با این حال، هوش مصنوعی این پتانسیل را دارد که بسیار بیشتر باشد. می تواند مجموعه داده های پیچیده (مانند تاریخچه مرور، خریدهای قبلی و سایر داده ها) را برای پیش بینی و پیش بینی رفتارهای آینده تجزیه و تحلیل کند. با این بینش، بازاریابان می توانند محتوا را در زمان واقعی شخصی سازی کنند و اطمینان حاصل کنند که مخاطبان اطلاعات مناسب یا توصیه های محصول را در زمان مناسب دریافت می کنند. تجربههای آنلاین پویا که با توصیههای محصول یا محتوای شخصیشده بر اساس دادههای همزمان سازگار میشوند، میتوانند کل سفر مشتری را بهینه کنند و منجر به تعامل، نرخ تبدیل و وفاداری مشتری بالاتر شوند. با این حال، اگر وضعیت موجود را حفظ کنید و فقط از هوش مصنوعی برای اصول اولیه استفاده کنید، پتانسیل کامل آن را از دست خواهید داد.
استراتژی هایی برای شخصی سازی واقعی مبتنی بر هوش مصنوعی
در حالی که هوش مصنوعی می تواند نحوه ارائه تجارب دیجیتالی شخصی سازی شده جذاب و معنادار توسط برندها را تغییر دهد، نیاز به یک رویکرد استراتژیک و تمایل به تغییر نحوه انجام کارها دارد. یک راه خوب برای شروع این است که با برنامه های آزمایشی در مقیاس کوچک شروع کنید که به شما امکان می دهد برنامه های جدید هوش مصنوعی را بدون تعهد قابل توجه آزمایش کنید. به همان اندازه مهم است که فرهنگ کنجکاوی و گشودگی را برای پذیرش تغییرات بالقوه در تیم بازاریابی و سازمان گستردهتر پرورش دهید و اطمینان حاصل کنید که ذینفعان در همه سطوح درگیر و درگیر این فرآیند هستند.
پس از ارائه یک استراتژی از آنچه که امیدوارید به دست آورید و از برند خود خرید کنید، در اینجا استراتژی هایی برای شروع به کارگیری قدرت هوش مصنوعی برای ایجاد تجربیات دیجیتالی شخصی تر و تاثیرگذارتر وجود دارد که برند شما را متمایز می کند:
- هوش مصنوعی را در جریان کار محتوای موجود ادغام کنید: هوش مصنوعی میتواند با تجزیه و تحلیل بینشها و گرایشهای مخاطبان، به ایدهپردازی و تحقیق محتوا کمک کند تا به ارسال پیام مناسب در زمان مناسب کمک کند. همچنین میتواند تکراریترین وظایف را انجام دهد، مانند ایجاد توضیحات یا توصیههای محصول، تا تیمهای بازاریابی را قادر سازد تا بر عناصر انسانیتر کار، مانند استراتژی کمپین سطح بالا تمرکز کنند.
- تست A/B برای بهینه سازی محتوای هوش مصنوعی: از پلتفرم هایی استفاده کنید که از هوش مصنوعی برای بهینه سازی محتوا استفاده می کنند و به طور مداوم تست های A/B را برای بهبود عملکرد اجرا می کنند. با تجزیه و تحلیل بینشهای مشتری مانند ترجیحات مشتری یا رفتار خرید، هوش مصنوعی میتواند پیشبینی کند که کدام تغییرات در بخشهای خاص مخاطبان بیشتر طنینانداز میشوند و منجر به تعامل و نرخ تبدیل بالاتر میشوند.
- از هوش مصنوعی برای بهبود تولید محتوا به جای جایگزین کردن آن استفاده کنید: به جای خودکارسازی کامل تولید محتوای پیچیده، بازاریابان باید از ابزارهای هوش مصنوعی برای بهبود و استفاده مجدد از مواد کمپین – به ویژه در مورد کارهای تکراری – استفاده کنند. به عنوان مثال، ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند به تغییر کاربری یک محتوای طولانیمدت موجود به قطعات کوتاهتر و قابل اشتراکگذاری برای یک کمپین ایمیلی به موقع کمک کنند یا بسته به پلتفرم، محتوا را برای مخاطبان و تجربیات مختلف تطبیق دهند.
ستاره شمالی هر استراتژی شخصیسازی هوش مصنوعی حفظ کیفیت، ثبات و اعتبار برند به ارزشهای شرکت شما است. بازاریابان باید مجموعه دادههای آموزشی هوش مصنوعی را توسعه دهند که منعکس کننده صدای منحصر به فرد برندشان باشد و راهنماها و قوانین سبک را برای محتوای تولید شده توسط هوش مصنوعی پیادهسازی کنند تا ثبات در تمام تجربیات تضمین شود. استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی در چارچوبی انعطافپذیر، امکان شخصیسازی هوش مصنوعی را فراهم میکند که به دستورالعملهای برند پایبند است و در عین حال از اتوماسیون بهره میبرد، بنابراین تیمهای بازاریابی بتوانند یک بار ایجاد کنند، سپس در همه جا از آن استفاده کنند (و دوباره استفاده کنند).
اهمیت نظارت انسانی
آخرین قطعه پازل برای محتوای شخصی سازی شده با هوش مصنوعی که با افراد واقعی طنین انداز می شود، نظارت انسانی است. خلاقیت، بینش استراتژیک و هوش هیجانی برای تجربیات دیجیتالی که واقعاً با مخاطبان ارتباط برقرار میکنند، حیاتی هستند. در حالی که هوش مصنوعی میتواند به ارائه و اجرا کمک کند، بازاریابها باید عمق روایت و آگاهی فرهنگی را که کمپینها را تأثیرگذار میکند، ارائه دهند.
برای ایجاد تعادل مناسب، یک فرآیند بررسی قوی را اجرا کنید. “مرور انسانی مرحله نهایی” دقت، مرتبط بودن و همسویی با استانداردهای برند را قبل از انتشار در جهان تضمین می کند. به تیم خود آموزش دهید تا نقاط قوت و محدودیت های هوش مصنوعی را درک کند و حلقه های بازخوردی را برای بهبود عملکرد در طول زمان ایجاد کنید. با اجرای ذهنیت رشد و تمایل به تکرارهای سریع برای بهبود سریع نتایج، تیم ها می توانند از محتوای گذشته یاد بگیرند تا به طور مداوم کیفیت و ارتباط تجربیات آینده را افزایش دهند.
شخصی سازی هوش مصنوعی فرصتهای فوقالعادهای را برای برندها فراهم میکند تا تجربیات معنادار و جذاب را برای مخاطبان خود آسانتر و بهطور مداوم مقیاسبندی کنند. از آنجایی که قابلیتهای هوش مصنوعی به تکامل خود ادامه میدهند، اتخاذ یک رویکرد متفکرانه که افراد را در اولویت قرار میدهد، بسیار مهم است. با ایجاد تعادل بین اتوماسیون هوش مصنوعی و تخصص انسانی، بازاریابان می توانند در ارائه تجربیات شخصی سازی شده و تغییر دهنده بازی که احساس واقعی بودن، افزایش وفاداری به برند و نتایج قابل اندازه گیری را ارائه می دهند، بسیار کارآمدتر شوند. با انجام این کار، آنها نه تنها انتظارات مخاطبان امروزی را برآورده می کنند، بلکه فراتر از آن خواهند بود.