ما در جهانی زندگی می کنیم که در آن تجربیات شخصی سازی شده مصرف کننده به طور فزاینده ای عادی می شود. اگر فکر کنید، چند دهه پیش، تنها گزینه های موجود در کافی شاپ خامه و شکر یا سیاه بود. امروزه، تصور میکنید میتوانید کاپوچینوی نیمهکافهای، بدون کف، شیر بادام خود را با دو پمپ وانیل بدون قند سفارش دهید—هر چیزی کمتر از آن قدیمی به نظر میرسد.
چه یک فروشگاه آجر و ملات باشید یا یک شرکت کاملا دیجیتالی SaaS، انتظار مشتری از شخصیسازی همگام با سفارشات قهوه است. تحقیق از مک کینزی دریافتند که 71 درصد از مصرفکنندگان از شرکتها انتظار دارند که تعاملات شخصیسازی شده را ارائه دهند. 76 درصد گزارش کردند که وقتی این اتفاق نمی افتد ناامید می شوند. ابزارهای هوش مصنوعی می توانند به شرکت ها در درک انتظارات مشتریان خود از همان اولین تعامل کمک کنند. با این بینش، شرکتها میتوانند تجربیات خود را به منظور ایجاد تعامل، حفظ و در نهایت رشد بهبود بخشند.
در Jotform، تیمهای ما در همه عملکردها دائماً در حال تحقیق در مورد روشهای جدید برای ترکیب شخصیسازی مبتنی بر هوش مصنوعی در فرآیندهای ما هستند تا هر بخش از سفر مشتری را کمی شخصیتر کند. اگر میخواهید چگونه شروع کنید، در اینجا چند استراتژی ساده وجود دارد که برای ما موثر بوده است.
اصلاح کمپین های بازاریابی و فروش
اگر تا به حال هدیه ای دریافت کرده اید و به این فکر کرده اید که «این شخص اصلاً سلیقه من را نمی شناسد»، می توانید با ناامیدی از پیشنهادهای غیرشخصی ارتباط برقرار کنید. شخصی سازی یعنی ایجاد حس خاص بودن در مشتریان. با توجه به مک کینزی، به طور کلی به تجربه مشتری مثبت تری مرتبط است. در کمپین های فروش و بازاریابی شما. ابزارهای هوش مصنوعی میتوانند نقشی اساسی در ایجاد احساس منحصر به فرد و درک مشتریان شما ایفا کنند – در اصطلاح Gen Z “دیده میشوند”. از برنامه Zia استفاده کنید: از هوش مصنوعی برای تجزیه و تحلیل داده های مشتریان و درک ترجیحات و رفتارهای آنها استفاده می کند. با این بینش، تعاملات، توصیه ها و ارتباطات را برای مطابقت با خواسته ها و نیازهای خاص هر مشتری سفارشی می کند. به عنوان مثال، ضیا می تواند زمان بهینه برای ارتباط با مشتری را بر اساس فعالیت آنها تعیین کند و اطمینان حاصل کند که پیام شما در بهترین لحظه دریافت می شود. زیا حتی میتواند روندها را در جریان کاری شما شناسایی کند و راههایی را برای خودکارسازی وظایف روتین پیشنهاد کند، فرآیندهای شما را کارآمدتر کند و زمان را برای تعامل معنادار با مشتری آزاد کند.
با استفاده از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی، میتوانید تجربههای شخصیسازیشدهتری ایجاد کنید که با هر مشتری طنینانداز شود، ارتباطات قویتری ایجاد کنید، وفاداری را افزایش دهید و به نتیجه نهایی برسید. وقتی خرده فروش صنایع دستی فروشگاه های مایکلزبرای مثال، شخصیسازی کمپین ایمیلی را از 20 به 95 درصد افزایش داد، آنها شاهد افزایش نرخ کلیک بودند: 41 درصد برای کمپینهای پیامکی و 25 درصد برای ایمیلها. در Jotform، ما نتایج مشابهی را دیدهایم – هر چه کمپین شخصیتر باشد، تعامل بیشتر خواهد بود.
افزایش پشتیبانی مشتری
قابلیتهای چت رباتهای مبتنی بر هوش مصنوعی هر روز حیرتانگیزتر میشوند – فراتر از خودکارسازی پاسخها به سؤالات متداول (اگرچه این یک عملکرد ارزشمند است). آنها همچنین می توانند پاسخ های تیکت پشتیبانی مشتری را ایجاد کرده و به طور مداوم افزایش دهند. آنها میتوانند از بلیطهای گذشته یاد بگیرند که فیلدهایی را برای بلیطهای جدید بهطور خودکار پیشنهاد کنند، پاسخهای منسجمتری ارائه دهند و بار کار دستی را برای کارمندان کاهش دهند. چت رباتهای مجهز به هوش مصنوعی میتوانند رزرو قرار ملاقات را انجام دهند و اطلاعات لجستیکی مورد نیاز را به دست آورند تا مشتریان بدانند نگرانیهای آنها مورد توجه قرار میگیرد. به نوبه خود، کارمندان می توانند برنامه های خود را با ورودی شخصی (و انرژی کمتر) سازماندهی کنند. چت رباتهای هوش مصنوعی میتوانند به مشتریان در تصمیمگیری خرید و یافتن محصولات و خدمات مورد نیازشان کمک کنند. آنها همچنین میتوانند بازخورد و بینش مشتری را جمعآوری کنند و به شرکتها کمک کنند تا به طور مستمر تجربه را طراحی کرده و بهبود بخشند.
چت ربات های مجهز به هوش مصنوعی بسیار موثر هستند. به عنوان مثال، زیرمجموعه ING هلند ربات چت مشتری مبتنی بر قوانین خود را با یک چت ربات مبتنی بر هوش مصنوعی جایگزین کرد. هفت هفته بعد، آنها متوجه شدند که چت ربات هوش مصنوعی تجربه بسیار بهتری را ارائه می دهد و به 20 درصد مشتریان بیشتر کمک می کند تا از انتظارهای طولانی خودداری کنند و کمک فوری دریافت کنند. پیشرفت هایی مانند این می تواند فرآیندهای پشتیبانی مشتری را کارآمدتر و شخصی سازی کند.
توانمندسازی شخصی سازی مبتنی بر داده
در توکیو، منوی معمولی مک دونالد دارای ساندویچ فیله مرغ تریاکی است. در پاریس، ماکارون را در منوی “MacDo” خواهید یافت. در تگزاس، یک بوریتو سوسیس وجود دارد. رویه فست فودهای زنجیره ای برای تنوع بخشیدن به عرضه های خود بر اساس سلیقه و انتظارات مشتریان مختلف، نمونه ای اساسی از بخش بندی بازار– تقسیم مصرف کنندگان به زیر گروه ها بر اساس جمعیت شناسی، نیازها، اولویت ها، علایق مشترک و سایر معیارهای روانشناختی یا رفتاری. سپس، یک شرکت میتواند «منو» خود را برای ارائه بهتر به هر بخش تغییر دهد.
ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به شرکتها کمک کنند تا دادههای جامع مشتری را جمعآوری کنند و وظایفی مانند تقسیمبندی بازار را انجام دهند. آنها میتوانند بینش و گزارشهایی را بر اساس آن اطلاعات تولید کنند و شرکتها را قادر میسازند تا اهداف مبتنی بر دادهها و KPIهایی را که با ترجیحات هر مشتری صحبت میکنند، تعیین کنند.
همانطور که مک کینزی یادداشت ها، این تصمیمات مبتنی بر داده باعث ایجاد تعامل مجدد می شود که داده های بیشتری ایجاد می کند. شرکتها میتوانند حتی تجربیات هدفمندتری را برای مشتریان طراحی کنند، چرخ لنگر ایجاد کنند – حلقهای از دادهها و شخصیسازی که رضایت مشتری را افزایش میدهد و رشد پایدار را تقویت میکند.
افزایش کارایی و افزایش خدمات انسان محور
در Jotform، ادغام ابزارهای هوش مصنوعی در فرآیندهای پشتیبانی مشتری، کارمندان را قادر میسازد تا روی کارهایی با تأثیرگذاری بالاتر، مانند مسائل جدید مشتری که نیاز به توجه شخصی و حل خلاقانه مشکلات دارند، تمرکز کنند. اعضای تیم ما با واگذاری سوالات معمول به هوش مصنوعی، زمان بیشتری برای تمرکز بر درک نقاط درد منحصر به فرد کاربرانمان و توسعه راه حل های مناسب دارند. این تغییر کارایی عملیاتی را بهبود می بخشد و تیم ما را برای ارائه خدمات متفکرانه تر و انسان محور توانمند می سازد. مشتریان خوشحال تر هستند و کارکنان نیز رضایت بیشتری دارند. یکی از مزایای کلیدی استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی برای خودکارسازی کارهای دستی که نیازی به ورودی شخصی ندارند – خواه یادداشت برداری از جلسات، اسکن مسائل امنیتی یا ایجاد پاسخ های استاندارد – این است که متخصصان را آزاد می کند تا وقت و انرژی خود را روی موارد بیشتری متمرکز کنند. وظایف معنادار، مانند گوش دادن به کاربران و کشف چگونگی پاسخگویی به نیازهای منحصر به فرد آنها. به یک معنا، اتوماسیون کلید باز کردن آزادی بیشتر، خلاقیت و تفکر استراتژیک است.
علیرغم ترس های گسترده، ابزارهای هوش مصنوعی لزوماً مشاغل انسان را نمی دزدند. در عوض، آنها متخصصان را آزاد میکنند تا در بخشهایی از مشاغلشان که بیشتر انسانی هستند، برتری پیدا کنند – برای مثال، کارهایی که نیاز به گوش دادن، همدلی و نوآوری دارند. برای شرکت ها، اتوماسیون سرمایه گذاری است که در طول زمان سود سهام را پرداخت می کند. این رویکرد نه تنها رضایت کارکنان را با حذف کارهای تکراری افزایش می دهد، بلکه تضمین می کند که مهمترین ذینفعان – مشتریان – بالاترین سطح توجه و مراقبت شخصی را دریافت می کنند.